شهدا سال 64 -زندگینامه شهید علیرضا اکرامپور
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ »
ای رفیق! همچون قاصدکهای عاشق به پرواز در آی و نظاره کن به خون نشستن آلالههای سرخرنگ سرزمین ایران را که آواز ملکوتی فرشتگان را زمزمه میکنند و در سودای وصال دوست، سر و جان را یکباره به بازار شهادت میبرند. از میان آن قاصدکها، میتوان یکی چون علیرضا اکرام پور را به شمار آورد. همانی که در اولین روز از زمستان سال ۱۳۳۶ سرمای طبیعت را با نفس گرم خود طراوت بهاری بخشید و فضای خانواده مذهبی...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ »
ای رفیق! همچون قاصدکهای عاشق به پرواز در آی و نظاره کن به خون نشستن آلالههای سرخرنگ سرزمین ایران را که آواز ملکوتی فرشتگان را زمزمه میکنند و در سودای وصال دوست، سر و جان را یکباره به بازار شهادت میبرند. از میان آن قاصدکها، میتوان یکی چون علیرضا اکرام پور را به شمار آورد. همانی که در اولین روز از زمستان سال ۱۳۳۶ سرمای طبیعت را با نفس گرم خود طراوت بهاری بخشید و فضای خانواده مذهبی...
شهدا سال ۶۶- زندگینامه شهید سید مهدی قاری نیا
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۶ » شهيد سيد مهدي قاري نيا »
سید مهدی، مرد تفکر و عمل بود و از بیهودهگویی بهشدت بیزار. چنانکه خود گفته است: لحظهای فارغ از مشغلهها، زندگی را غنیمت شمرده و در گوشه عزلت به فکر فرورفتم و ابر عمر را که طوفان زمان با سرعت میبرد، نگریستم... سید مهدی اول آبان سال ۱۳۴۷ در منطقه سوزا از بخش شهاب، از توابع شهرستان قشم، چشم به جهان گشود. از همان اوان کودکی با اسلام و قرآن و محبت به اهلبیت (ع) آشنا شد. پس...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۶ » شهيد سيد مهدي قاري نيا »
سید مهدی، مرد تفکر و عمل بود و از بیهودهگویی بهشدت بیزار. چنانکه خود گفته است: لحظهای فارغ از مشغلهها، زندگی را غنیمت شمرده و در گوشه عزلت به فکر فرورفتم و ابر عمر را که طوفان زمان با سرعت میبرد، نگریستم... سید مهدی اول آبان سال ۱۳۴۷ در منطقه سوزا از بخش شهاب، از توابع شهرستان قشم، چشم به جهان گشود. از همان اوان کودکی با اسلام و قرآن و محبت به اهلبیت (ع) آشنا شد. پس...
شهدا سال 65 -زندگینامه شهید غلامرضا علیزاده
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ » شهيد غلامرضا عليزاده »
یاد کمیلیان به خیر، یاد سبکباران عاشق به خیر، یاد آنها که چون پروانه در پای شمع عشق سوختند و خاکستر شدند. یاد آنها که سینهشان مخزن اسرار بود و هزاران حرف ناگفته داشت. یاد غلامرضا که 10/1/1345 گُل وجودش در روستای خواجهجمالی نیریز، میان خانوادهای متدین شکفت و رایحه دلانگیزاش با عطر گلهای بهاری در هم آمیخت. آنگاه که کودکی را پشت سر نهاد، کیف و کتاب را به دست گرفته و راهی مدرسه شد. دوره ابتدایی...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ » شهيد غلامرضا عليزاده »
یاد کمیلیان به خیر، یاد سبکباران عاشق به خیر، یاد آنها که چون پروانه در پای شمع عشق سوختند و خاکستر شدند. یاد آنها که سینهشان مخزن اسرار بود و هزاران حرف ناگفته داشت. یاد غلامرضا که 10/1/1345 گُل وجودش در روستای خواجهجمالی نیریز، میان خانوادهای متدین شکفت و رایحه دلانگیزاش با عطر گلهای بهاری در هم آمیخت. آنگاه که کودکی را پشت سر نهاد، کیف و کتاب را به دست گرفته و راهی مدرسه شد. دوره ابتدایی...
شهدا سال 61 -زندگینامه شهید رضا زینل پور
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهید رضا زینل پور »
اولین روز از ماه خرداد سال 1346 در روستای مشکان از توابع شهرستان نیریز در میان خانوادهای مذهبی چشمانش را به روی زیبائیها گشود. زندگی را در در دامان مادری مهربان و پدری دلسوز آغاز نمود. شش ساله بود که راهی مدرسه شد و در دبستان شهید آیت مشکان دوره پنج ساله ابتدایی را با موفقیت و به عنوان شاگرد نمونه، در بخش پشتکوه به پایان برد. ظاهری اسلامی و برخوردی توأم با مهر و محبت با دیگران،...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهید رضا زینل پور »
اولین روز از ماه خرداد سال 1346 در روستای مشکان از توابع شهرستان نیریز در میان خانوادهای مذهبی چشمانش را به روی زیبائیها گشود. زندگی را در در دامان مادری مهربان و پدری دلسوز آغاز نمود. شش ساله بود که راهی مدرسه شد و در دبستان شهید آیت مشکان دوره پنج ساله ابتدایی را با موفقیت و به عنوان شاگرد نمونه، در بخش پشتکوه به پایان برد. ظاهری اسلامی و برخوردی توأم با مهر و محبت با دیگران،...
شهدا سال ۶۷ -زندگینامه شهید حسین تاجبخش
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۷ »
۱۳۴۷/۱/۱ چلچلهها از راه رسیدند و حسینیان را صلا دادند که حسین دیگری به جمع آنان اضافه شد. خانواده متدین تاجبخش در نیریز به یمن آمدنش خانه را چراغانی کردند و کنار سفره هفتسین خود شاخه گل زیبای تازه شکفته را جای دادند. حسین، تحصیلات ابتدایی را در دبستان ولایت نیریز و راهنمایی را در مدرسه شهید مفتح به پایان برد. سپس به جمع دانشپژوهان هنرستان شهید باهنر پیوست. او که انسانی متواضع، فروتن، دلسوز و شایسته بود...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۷ »
۱۳۴۷/۱/۱ چلچلهها از راه رسیدند و حسینیان را صلا دادند که حسین دیگری به جمع آنان اضافه شد. خانواده متدین تاجبخش در نیریز به یمن آمدنش خانه را چراغانی کردند و کنار سفره هفتسین خود شاخه گل زیبای تازه شکفته را جای دادند. حسین، تحصیلات ابتدایی را در دبستان ولایت نیریز و راهنمایی را در مدرسه شهید مفتح به پایان برد. سپس به جمع دانشپژوهان هنرستان شهید باهنر پیوست. او که انسانی متواضع، فروتن، دلسوز و شایسته بود...
شهدا سال 65 -زندگینامه شهید بهرام ایازی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ » شهيد بهرام ايازي »
وقتی به تماشای لالهزاران مینشینی، اگر چشم دل بازکنی، در میان گلبرگهای هر لالهای، قصه پردرد عاشقی همچو بهرام را خواهی خواند که عمری را در آرزوی رسیدن به معشوق، بالوپرشان سوخت و خاکستر شد. بهرام ۱۳۴۷/۵/۱ غنچه وجودش در روستای خواجه جمالی، بخش آباده طشک از توابع شهرستان نیریز در خانوادهای مذهبی شکوفا شد. پدر و مادر مهربان و زحمتکش او فرزند نورس خود را با عشق به خوبیها پروردند و دستش را در دست معلمان روستا برای...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ » شهيد بهرام ايازي »
وقتی به تماشای لالهزاران مینشینی، اگر چشم دل بازکنی، در میان گلبرگهای هر لالهای، قصه پردرد عاشقی همچو بهرام را خواهی خواند که عمری را در آرزوی رسیدن به معشوق، بالوپرشان سوخت و خاکستر شد. بهرام ۱۳۴۷/۵/۱ غنچه وجودش در روستای خواجه جمالی، بخش آباده طشک از توابع شهرستان نیریز در خانوادهای مذهبی شکوفا شد. پدر و مادر مهربان و زحمتکش او فرزند نورس خود را با عشق به خوبیها پروردند و دستش را در دست معلمان روستا برای...
شهدا سال 64 -زندگینامه شهید محمد زحل
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ » شهيد محمد زحل »
در غوغای نبرد، چشم به دوردستها دوخته و منتظر رسیدن پیام دعوت بود. ناگهان راه آسمان را گشوده یافت و سبکبال پر گشود و به شوق وصل راهی شد. محمد سال ۱۳۴۵ در شهرستان نیریز، میان خانوادهای زحمتکش و مذهبی به دنیا آمد. دوران کودکی را با شورونشاط به پایان برد. آنگاهکه هفتساله شد کیف و کتاب را به دست گرفت و برای آموختن به دبستان فرهمندی رفت. دوره ابتدایی را با موفقیت پشت سر گذاشت و دوره...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ » شهيد محمد زحل »
در غوغای نبرد، چشم به دوردستها دوخته و منتظر رسیدن پیام دعوت بود. ناگهان راه آسمان را گشوده یافت و سبکبال پر گشود و به شوق وصل راهی شد. محمد سال ۱۳۴۵ در شهرستان نیریز، میان خانوادهای زحمتکش و مذهبی به دنیا آمد. دوران کودکی را با شورونشاط به پایان برد. آنگاهکه هفتساله شد کیف و کتاب را به دست گرفت و برای آموختن به دبستان فرهمندی رفت. دوره ابتدایی را با موفقیت پشت سر گذاشت و دوره...
شهدا سال 66 -زندگینامه شهید خاکباز فیروزی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۶ » شهید خاکباز فیروزی »
با کمی تأمل که مینگریم، انگار همین دیروز بود که کبوتر عاشق آبادی ما از لب بام ایران برخاست و به آسمانها پرواز کرد. آنقدر پرید که دیگر چشمی او را ندید. خانباز همان کبوتر عاشقی بود که 1347/10/25 در روستای خواجهجمالی نیریز بر خانه مسلمانی متدین نشست و آواز زندگی را با اهل خانه سرود. آنانکه علاقمند به اسلام بودند و همه فرزندان خود را در کانون گرم خانواده با آداب و سنن ناب اسلامی پرورش دادند. خانباز،...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۶ » شهید خاکباز فیروزی »
با کمی تأمل که مینگریم، انگار همین دیروز بود که کبوتر عاشق آبادی ما از لب بام ایران برخاست و به آسمانها پرواز کرد. آنقدر پرید که دیگر چشمی او را ندید. خانباز همان کبوتر عاشقی بود که 1347/10/25 در روستای خواجهجمالی نیریز بر خانه مسلمانی متدین نشست و آواز زندگی را با اهل خانه سرود. آنانکه علاقمند به اسلام بودند و همه فرزندان خود را در کانون گرم خانواده با آداب و سنن ناب اسلامی پرورش دادند. خانباز،...
شهدا سال ۶۵ -زندگینامه شهید حسین راحتی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ »
اینک صحبت از شهیدی است که در سال ۱۳۴۶ در روستای مشکان نیریز، میان خانوادهای متدین و زحمتکش، نغمه زندگی را ساز کرد. به میمنت ورودش خانه را آذین بستند و با آغوشی گرم و مهربان پذیرایش شدند. به عشق سالار شهیدان نام زیبای «حسین» را در کنار اذان و اقامه در گوش وی زمزمه کردند. تحصیلات خود را در دبستان ششم بهمن با جدیت و تلاش فراوان آغاز کرد و بعد از دریافت مدرک پایان دوره ابتدایی...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ »
اینک صحبت از شهیدی است که در سال ۱۳۴۶ در روستای مشکان نیریز، میان خانوادهای متدین و زحمتکش، نغمه زندگی را ساز کرد. به میمنت ورودش خانه را آذین بستند و با آغوشی گرم و مهربان پذیرایش شدند. به عشق سالار شهیدان نام زیبای «حسین» را در کنار اذان و اقامه در گوش وی زمزمه کردند. تحصیلات خود را در دبستان ششم بهمن با جدیت و تلاش فراوان آغاز کرد و بعد از دریافت مدرک پایان دوره ابتدایی...
شهدا سال 64 -زندگینامه شهید سید امید سیدموسوی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ » شهيد سيد اميد سيدموسوي »
ای از قافله ماندگان! بیائید همسفر باد صباد شویم و همپای او به دیار شهیدان سفر کنیم. یک بار دیگر به تماشای شقایقهای پرپر گلستان ایران زمین بنشینیم و لابه لای گلبرگهای آنها، سرگذشتشان را مرور کنیم. به سراغ لاله در خون تپیده، سید امید سیدموسوی برویم که گل وجودش 10/11/1346 در روستای برجمقامِ بوشهر، میان خانوادهای مسلمان و متدین شکوفا شد. پدر و مادر او از خطه شهیدپرور نیریز بودند و بنا به موقعیت شغلی پدر ـ...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ » شهيد سيد اميد سيدموسوي »
ای از قافله ماندگان! بیائید همسفر باد صباد شویم و همپای او به دیار شهیدان سفر کنیم. یک بار دیگر به تماشای شقایقهای پرپر گلستان ایران زمین بنشینیم و لابه لای گلبرگهای آنها، سرگذشتشان را مرور کنیم. به سراغ لاله در خون تپیده، سید امید سیدموسوی برویم که گل وجودش 10/11/1346 در روستای برجمقامِ بوشهر، میان خانوادهای مسلمان و متدین شکوفا شد. پدر و مادر او از خطه شهیدپرور نیریز بودند و بنا به موقعیت شغلی پدر ـ...